سوره بقرة آيه 177
متن آيه :
لَّيْسَ الْبِرَّ أَن تُوَلُّواْ وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ
وَلَـكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَالْمَلآئِكَةِ
وَالْكِتَابِ وَالنَّبِيِّينَ وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبَى
وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَالسَّآئِلِينَ وَفِي الرِّقَابِ
وَأَقَامَ الصَّلاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُواْ
وَالصَّابِرِينَ فِي الْبَأْسَاء والضَّرَّاء وَحِينَ الْبَأْسِ أُولَـئِكَ
الَّذِينَ صَدَقُوا وَأُولَـئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ
ترجمه :
اين كه ( به هنگام نماز ) چهرههايتان را به جانب مشرِق و مغرب كنيد ، نيكي (
تنها همين ) نيست ( و يا ذاتاً روكردن به خاور و باختر ، نيكي بشمار نميآيد )
. بلكه نيكي ( كردار ) كسي است كه به خدا و روز واپسين و فرشتگان و كتاب (
آسماني ) و پيغمبران ايمان آورده باشد ، و مال ( خود ) را با وجود علاقهاي كه
بدان دارد ( و يا به سبب دوست داشت خدا ، و يا با طيب خاطر ) به خويشاوندان و
يتيمان و درماندگان و واماندگان در راه و گدايان دهد ، و در راه آزادسازي
بردگان صرف كند ، و نماز را برپا دارد ، و زكات را بپردازد ، و ( نيكي كردار
كساني است كه ) وفاكنندگان به پيمان خود بوده هنگامي كه پيمان بندند ، و ( به
ويژه كساني نيكند و شايسته ستايشند كه ) در برابر فقر ( و محروميّتها ) و
بيماري ( و زيان و ضررها ) و به هنگام نبرد ، شكيبايند ( و استقامت ميورزند )
. اينان كساني هستند كه راست ميگويند ( در ادّعاي ايمان راستين و پيجوئي اعمال
نيك ) و به راستي پرهيزكاران ( از عذاب خدا با دوري گرفتن از معاصي و امتثال
اوامر الهي ) اينانند .
توضيحات :
« لَيْسَ الْبِرَّ . . . » : واژه ( بِرَّ ) خبر مقدم ( لَيْسَ ) و ( أَن
تُوَلُّوا ) اسم مؤخّر آن است . « الْبِرَّ » : واژهاي است كه در برگيرنده همه
صفات نيك است . خير فراوان . « قِبَل » : جهت . سو . « لكِنَّ الْبِرَّ » :
واژه ( بِرّ ) اسم لكِنَّ است و ( بِرُّ ) دوم محذوف ، خبر آن است كه تقدير
چنين ميشود : لكِنَّ الْبِرَّ بِرُّ مَنْ . برخي ( بِرَّ ) را اسم لكِنَّ و (
مَنْ ) را خبر آن گرفتهاند . « الْكِتَابِ » : جنس كتاب ، يعني همه كتابهاي
آسماني مراد است ( نگا : بقره / 121 ) . « عَلَيا حُبِّهِ » : با وجود دوست
داشت خدا . با عشق به كارِ صدقه و احسان . مرجع ضمير ( ه ) را خدا و مال و مصدر
مفهوم از فعل ، يعني نفس عمل گرفتهاند . « ذَوِي الْقُرْبَيا » : خويشاوندان .
« الْمَسَاكِينَ » : نيازمنداني كه چيزي از كسي درخواست نميكنند ( نگا : بقره
/ 273 ) . « إبْنَ الْسَّبِيلِ » : مسافر نيازمند به سبب دوري از خانواده . «
السَّآئِلِينَ » : گدايان . « فِي الرِّقَابِ » : در راه آزادكردن بندگان . در
اينجا مراد از ( رِقَاب ) جمع رَقَبَة ، به معني گردن ، خودِ اشخاص است . «
الْمُوفُونَ » : وفاكنندگان . عطف بر ( مَنْ ءَامَنَ ) است ، يا خبر مبتداي
محذوف است كه تقدير آن چنين است : وَهُمُ الْمُوفُونَ . « عَاهَدُوا » : عهد
بستند . « الْصَّابِرِينَ » : شكيبايان . منصوب است به ( أَخُصُّ ) يا (
أَمْدَحُ ) . « الْبَأْسَآءِ » : بلا و مصيبت خارج از جسم شخص . از قبيل :
تنگدستي ، زيان مالي ، مرگ فرزندان . « الْضَّرَّآءِ » : بلا و مصيبت مربوط به
جسم شخص . از قبيل : بيماري ، رنجوري . « حِينَ » : زمان . وقت . « الْبَأْسِ »
: جنگ . جهاد با دشمنان ( نگا : احزاب / 18 ) .
سوره بقرة آيه 190
متن آيه :
وَقَاتِلُواْ فِي سَبِيلِ اللّهِ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَكُمْ وَلاَ تَعْتَدُواْ إِنَّ
اللّهَ لاَ يُحِبِّ الْمُعْتَدِينَ
ترجمه :
و در راه خدا بجنگيد با كساني كه با شما ميجنگند . و تجاوز و تعدّي نكنيد . (
شما جنگافروزي نكنيد و بيگناهان و بيخبران و زناني كه نميجنگند ، و كودكان و
پيرمردان و بيماران و امانخواهان را نكشيد و خانهها و كشتزارها را ويران
نسازيد ) . زيرا خداوند تجاوزگران را دوست نميدارد .
توضيحات :
« قَاتِلُوا » : بجنگيد . « لا تَعْتَدُوا » : از قانون شريعت تجاوز نكنيد و
زنان و پيران كهنسال و افراد بيطرف را نكشيد . « الْمُعْتَدينَ » : متجاوزين
.
سوره بقرة آيه 191
متن آيه :
وَاقْتُلُوهُمْ حَيْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ وَأَخْرِجُوهُم مِّنْ حَيْثُ أَخْرَجُوكُمْ
وَالْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ وَلاَ تُقَاتِلُوهُمْ عِندَ الْمَسْجِدِ
الْحَرَامِ حَتَّى يُقَاتِلُوكُمْ فِيهِ فَإِن قَاتَلُوكُمْ فَاقْتُلُوهُمْ كَذَلِكَ
جَزَاء الْكَافِرِينَ
ترجمه :
و ( چون جنگ درگرفت ) هرجا آنان را ( كه آغازكنندگان جنگ بودهاند ) دريافتيد
ايشان را بكشيد ، و آنان را ( از مكّه ) كه شما را از آنجا بيرون كردهاند
بيرون سازيد ، و ( از جنگ در حرم مكّه نبايد باك داشته باشيد ، زيرا ايشان با
شكنجه و آزار و انواع فتنه و فساد ميخواستند شما را از دينتان برگردانند كه
مايه خوشبختي دو جهان شما است و ) فتنه از كشتن بدتر است . و ( ليكن احترام
مسجدالحرام به جاي خود باقي است و ) با آنان در كنار مسجدالحرام كارزار نكنيد ،
مگر آن گاه كه ايشان در آنجا با شما بستيزند ( و حرمت مسجدالحرام را محفوظ
ندارند ) . پس اگر با شما جنگيدند ايشان را بكشيد . سزاي ( آن گونه ) كافران
چنين است .
توضيحات :
« حَيْثُ » : هرجا . جائي كه . « ثَقِفْتُمُوهُمْ » : ايشان را دريافتيد . بر
آنان چيره شديد . « الْفِتْنَةُ » : كفر و شرك . برگرداندن از دين ( نگا : بقره
/ 217 ) . « كَذَالِكَ جَزَآءُ الْكَافِرِينَ » : اين حكم ، همه كافران را در
بر ميگيرد و سزاي همه آنان است .
سوره بقرة آيه 192
متن آيه :
فَإِنِ انتَهَوْاْ فَإِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ
ترجمه :
و اگر دست كشيدند ( از كفر ، و اسلام را پذيرفتند ، خداوند گناهانشان را به آب
توبه ميشويد و بيديني گذشته ايشان را ناديده ميگيرد ) چه بيگمان خدا
آمرزنده و مهربان است .
توضيحات :
« انتَهَوْا » : دست كشيدند . پايان دادند .
سوره بقرة آيه 193
متن آيه :
وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لاَ تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ لِلّهِ فَإِنِ
انتَهَواْ فَلاَ عُدْوَانَ إِلاَّ عَلَى الظَّالِمِينَ
ترجمه :
و با آنان پيكار كنيد تا فتنهاي باقي نماند ( و نيروئي نداشته باشند كه با آن
بتوانند شما را از دينتان برگردانند ) و دين ( خالصانه ) از آن خدا گردد ( و
مؤمنان جز از خدا نترسند و آزادانه به دستور آئين خويش زيست كنند ) . پس اگر (
از روش نادرست خود ) دست برداشتند ( و اسلام را پذيرفتند ، دست از آنان بداريد
. زيرا حمله بردن و ) تجاوز كردن جز بر ستمكاران ( به خويشتن به سبب كفر و شرك
، روا ) نيست .
توضيحات :
« فِتْنَةٌ » : كفر و شرك . « عُدْوَان » : تعدّي و تجاوز . « فَلاعُدْوَانَ
إِلاّ عَلَي الظَّالِمِينَ » : اين جمله ، علّت جزاء محذوف است و در جاي آن
قرار گرفته است ، و تقدير چنين است : فَإِنِ انتَهَوْا وَ أَسْلَمُوا فَلا
تَعْتَدُوا عَلَيْهِمْ ، لِأَنَّ الْعُدْوَانَ عَلَي الظَّالِمِينَ ، وَ
الْمُنتَهُونَ لَيْسُوا بِالظَّالِمِينَ . . .
سوره بقرة آيه 194
متن آيه :
الشَّهْرُ الْحَرَامُ بِالشَّهْرِ الْحَرَامِ وَالْحُرُمَاتُ قِصَاصٌ فَمَنِ
اعْتَدَى عَلَيْكُمْ فَاعْتَدُواْ عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَى عَلَيْكُمْ
وَاتَّقُواْ اللّهَ وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ
ترجمه :
ماه حرام در برابر ماه حرام است ( و اگر دشمنان احترام آن را نگاه نداشتند ، و
در آن با شما جنگ كردند ، شما حق دفاع و مقابله با آنان را داريد و باكي نيست )
و ( حرمتشكنيهاي ) مقدّسات داراي قصاص است ، ( و تجاوزكاريهاي نادرست ، پاداش
به مثل دارد . به طور كلّي ) هر كه راه تعدّي و تجاوز بر شما را در پيش گرفت ،
بر او همانند آن ، تعدّي و تجاوز كنيد ( چه آغازكردن تعدّي و تجاوز ممنوع است ،
ليكن در برابر آن دفاع از خويشتن و مبارزه براي اخذ قصاص آزاد است ) ، و از خشم
خدا بپرهيزيد و بدانيد كه خدا با پرهيزگاران است .
توضيحات :
« الشَّهْرُ الْحَرَامُ » : ماه حرام . ماههاي حرام چهارتا و عبارتند از :
ذوالقعده ، ذوالحجّه ، محرّم ، رجب . علّت تسميه آنها به واژه حرام ، از اين
بابت است كه خداوند جنگ در آنها را حرام فرموده است ( نگا : توبه / 36 ) . «
الْحُرُمَاتُ » : جمع حُرْمَت ، چيزهائي كه حفظ و صيانت آنها لازم است . از
قبيل : ناموس و شخصيّت و دارائي . مقدّسات . « فَمَنِ اعْتَدَيا عَلَيْكُمْ
فَاعْتَدُوا عَلَيْهِ . . . » : در اينجا دفع تجاوز ديگران از باب مشاكله ،
تجاوز ناميده شده است ( نگا : توبه / 67 ، شوري / 9 و 40 ) .
سوره بقرة آيه 195
متن آيه :
وَأَنفِقُواْ فِي سَبِيلِ اللّهِ وَلاَ تُلْقُواْ بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ
وَأَحْسِنُوَاْ إِنَّ اللّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ
ترجمه :
و در راه خدا انفاق ( و بذل مال ) كنيد و ( با ترك انفاق ) ، خود را با دست
خويش به هلاكت نيفكنيد ، و نيكي كنيد ( در كشتن و ياري ستمديده و جنگ و . . . )
همانا خداوند نيكوكاران را دوست ميدارد .
توضيحات :
« أَنفِقُوا » : ببخشيد . بذل و بخشش كنيد . صرف مال كنيد . « لا تُلْقُوا » :
ميندازيد . ميفكنيد . « أَيْدِي » : جمع يد ، دستها . نفسها . « لا تُلْقُوا
بِأَيْدِيكُمْ إِلَي التَّهْلُكَةِ » : با دست خود ، خويشتن را به هلاكت
ميندازيد . خود را به هلاكت ميندازيد . حرف ( بِ ) ميتواند زائد ، يا غيرزائد
بشمار آيد . « التَّهْلُكَةِ » : هلاك و نابودي . هر چيزي كه منتهي به مرگ شود
. « أَحْسِنُوا » : نيك رفتار كنيد ، در شيوه عبادت و معامله با اسيران و ياري
مستمندان و غيره ، نيكوكاري كنيد .
سوره بقرة آيه 207
متن آيه :
وَمِنَ النَّاسِ مَن يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاء مَرْضَاتِ اللّهِ وَاللّهُ رَؤُوفٌ
بِالْعِبَادِ
ترجمه :
و در ميان مردم كسي يافته ميشود كه جان خود را ( كه عزيزترين چيزي است كه
دارد ) در برابر خوشنودي خدا ميفروشد ( و رضايت الله را بالاتر از دنيا و
مافيها ميشمارد و همه چيز خود را در راه كسب آن تقديم ميدارد ) و خداوندگار
نسبت به بندگان بس مهربان است ( و بدانان در برابر كار اندك ، نعمت جاويد ميبخشد
و بيش از توانائي انساني برايشان تكاليف و وظائف مقرّر نميدارد ) .
توضيحات :
« يَشْرِي » : ميفروشد ( نگا : نساء / 74 ) . « إبْتِغَآءَ » : خواستن .
طلبيدن . مفعولٌله است . « مَرْضَاةِ » : رضايت . خوشنودي . مَرْضاة مصدر ميمياست
و برابر رسمالخطّ قرآني با ( ت ) نوشته شده است .
سوره بقرة آيه 216
متن آيه :
كُتِبَ
عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَهُوَ كُرْهٌ لَّكُمْ وَعَسَى أَن تَكْرَهُواْ شَيْئًا
وَهُوَ خَيْرٌ لَّكُمْ وَعَسَى أَن تُحِبُّواْ شَيْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَّكُمْ
وَاللّهُ يَعْلَمُ وَأَنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ
ترجمه :
جنگ بر شما واجب ( كفائي ) گشته است ، و حال آن كه ( بنابه سرشت انساني ) از
آن بيزاريد ، ليكن چه بسا چيزي را دوست نميداريد و آن چيز براي شما نيك باشد ،
و چه بسا چيزي را دوست داشته باشيد و آن چيز براي شما بد باشد ، و خدا ( به
رموز كارها آشنا است و از جمله مصلحت شما را ) ميداند و شما ( از اسرار امور
بيخبريد و مصلحت خود را چنان كه شايد و بايد ) نميدانيد .
توضيحات :
« كُرْهٌ » : ناپسند . ناخوشايند . « عَسَيا » : چه بسا .
سوره بقرة آيه 217
متن آيه :
يَسْأَلُونَكَ عَنِ الشَّهْرِ الْحَرَامِ قِتَالٍ
فِيهِ قُلْ قِتَالٌ فِيهِ كَبِيرٌ وَصَدٌّ عَن سَبِيلِ اللّهِ وَكُفْرٌ بِهِ
وَالْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَإِخْرَاجُ أَهْلِهِ مِنْهُ أَكْبَرُ عِندَ اللّهِ
وَالْفِتْنَةُ أَكْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ وَلاَ يَزَالُونَ يُقَاتِلُونَكُمْ
حَتَّىَ يَرُدُّوكُمْ عَن دِينِكُمْ إِنِ اسْتَطَاعُواْ وَمَن يَرْتَدِدْ
مِنكُمْ عَن دِينِهِ فَيَمُتْ وَهُوَ كَافِرٌ فَأُوْلَـئِكَ حَبِطَتْ
أَعْمَالُهُمْ فِي الدُّنْيَا وَالآخِرَةِ وَأُوْلَـئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ
هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ
ترجمه :
از تو درباره جنگكردن در ماه حرام ميپرسند . بگو : جنگ در آن ( گناهي ) بزرگ
است . ولي جلوگيري از راه خدا ( كه اسلام است ) و بازداشتن مردم از مسجدالحرام
و اخراج ساكنانش از آن و كفر ورزيدن نسبت به خدا ، در پيشگاه خداوند مهمتر از
آن است ، و برگرداندن مردم از دين ( با ايجاد شبههها در دلهاي مسلمانان و
شكنجه ايشان و غيره ) بدتر از كشتن است . ( مشركان ) پيوسته با شما خواهند
جنگيد تا اگر بتوانند شما را از آئينتان برگردانند ، ولي كسي كه از شما از آئين
خود برگردد و در حال كفر بميرد ، چنين كساني اعمالشان در دنيا و آخرت بر باد ميرود
، و ايشان ياران آتش ( دوزخ ) ميباشند و در آن جاويدان ميمانند .
توضيحات :
« الْشَّهْرِالْحَرَامِ » : ( نگا : بقره / 194 ) . « قِتَالٍ » : جنگيدن .
بدل از ( الْشَّهْرِ ) است . « صَدٌّ » : بازداشتن . ممانعت . واژه ( صَدٌّ )
مبتدا است و كلمات ( كُفْرٌ ) و ( إِخْرَاجٌ ) عطف بر آن بوده و واژه ( أَكْبَرُ
) خبر است . « كُفْرٌ بِهِ » : كافرشدن به خدا است . « الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ
» : عطف بر ( سَبِيلِ اللهِ ) است . « فِتْنَةُ » : كفر و شرك . برگرداندن از
دين ( نگا : بقره / 191 ) . « مَن يَرْتَدِدْ » : هر كه برگردد . « حَبِطَتْ »
: باطل و تباه گشته و هدر رفته است .
سوره بقرة آيه 218
متن آيه :
إِنَّ الَّذِينَ آمَنُواْ وَالَّذِينَ هَاجَرُواْ
وَجَاهَدُواْ فِي سَبِيلِ اللّهِ أُوْلَـئِكَ يَرْجُونَ رَحْمَتَ اللّهِ
وَاللّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ
ترجمه :
كساني كه ايمان آوردهاند و كساني كه هجرت نمودهاند و در راه خدا جهاد كردهاند
، آنان رحمت خدا را چشم ميدارند ، و خداوند آمرزنده و مهربان است .
توضيحات :
« يَرْجُونَ » : اميدوارند . انتظار دارند .
سوره بقرة آيه 239
متن آيه :
فَإنْ خِفْتُمْ فَرِجَالاً أَوْ رُكْبَانًا
فَإِذَا أَمِنتُمْ فَاذْكُرُواْ اللّهَ كَمَا عَلَّمَكُم مَّا لَمْ تَكُونُواْ
تَعْلَمُونَ
ترجمه :
و اگر ( به خاطر جنگ يا خطر ديگري ) ترسيديد ( و نتوانستيد با خشوع و خضوع
لازم به نماز بايستيد ، نماز را ترك نكنيد ، بلكه آن را ) در حال پياده يا
سواره انجام دهيد . امّا هنگامي كه امنيّت خود را باز يافتيد ( نماز را به صورت
معمولي و به تمام و كمال به جاي آوريد و ) برابر آن چيزهائي كه نميدانستيد و
خدا به شما آموخت ، خداي را ياد كنيد ( و به عبادت و نيايش بپردازيد ) .
توضيحات :
« رِجَالاً » : جمع راجل ، پيادگان . « رُكْبَاناً » : جمع راكب ، سواران . (
رِجَالاً وَ رُكْبَاناً ) حال ضمير ( و ) در جواب شرط محذوف است كه تقدير آن
چنين است : فَإِنْ خِفْتُمْ فَصَلُّوا رَاجِلِينَ أَوْ رَاكِبِينَ . « كَمَا »
: همان گونه كه .
سوره بقرة آيه 243
متن آيه :
أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ خَرَجُواْ مِن
دِيَارِهِمْ وَهُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ فَقَالَ لَهُمُ اللّهُ مُوتُواْ
ثُمَّ أَحْيَاهُمْ إِنَّ اللّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَلَـكِنَّ
أَكْثَرَ النَّاسِ لاَ يَشْكُرُونَ
ترجمه :
آيا آگاهي ( از داستان شگفت ) كساني كه از خانههاي خويش ، در حالي كه هزاران
نفر بودند ، از ترس مرگ بيرون رفتند ( و سستي نمودند و از جهاد با دشمن سر باز
زدند ؟ ) پس خداوند بديشان گفت : بميريد . ( يعني خداوند عوامل مرگ آنان را
فراهم ساخت و با چيرهشدن دشمن بر ايشان ، گرفتار كشتن و ذلّت و خواري شدند )
سپس خداوند آنان را ( با آگاهي و بيداري و پيكار قهرمانانه افرادي از ايشان )
زنده كرد . ( مگر نه اين است كه پذيرش ظلم و جور ، مرگ ملّتها است ؟ ! و هرگاه
گروهي از ايشان از غفلت خويش بيدار شدند و بپاخاستند ، خود و ديگران را با
جبران مافات از نو زندگي و حيات ميبخشند ؟ ! و چنين زندگي بزرگوارانهاي پس از
زندگي ذلّتبار ، نعمت سترگي است و از فضل خدا است و ) بيگمان خداوند فضل خويش
را شامل مردم ميسازد ( فضلي كه موجب شكر و سپاس است ) وليكن بيشتر مردم
شكرگزاري نميكنند .
توضيحات :
« أَلَمْ تَرَإِلي ؟ » : آيا آگاهي از ؟ مگر نميداني كه ؟ . مخاطب پيغمبر
است و مراد ملّت او ، و هدفِ پرسش تحريك آنان براي آگاهي از اين چنين كساني و
پندگيري از كار ايشان است . « الَّذِينَ خَرَجُوا » : كساني كه بيرون رفتند .
خداوند نژاد و شماره و سرزمين چنين كساني را روشن نفرموده است ، و چه بسا تنها
جنبه ضربالمثل داشته باشد و براي پند و اندرز بوده و اصلاً داستاني در ميان
نباشد . « أُلُوفٌ » : جمع أَلْف ، هزاران . « حَذَرَ » : از ترس . مفعولٌله
است . « مُوتُوا . . . أَحْيَاهُمْ » : مراد از موت و حيات ، نابودي دستهاي و
ماندگاري دستهاي است ، و اين كه زندگي شجاعانه و بزرگوارانه حيات است ، و
زندگي ترسويانه و پستانه ، مرگ بشمار است . پس در اينجا سخن از موت و حيات
معنوي است ( نگا : بقره / 56 ، أنعام / 122 ، انفال / 24 ) .
سوره بقرة آيه 244
متن آيه :
وَقَاتِلُواْ فِي سَبِيلِ اللّهِ وَاعْلَمُواْ
أَنَّ اللّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ
ترجمه :
و در راه خدا بجنگيد و بدانيد كه خداوند شنوا و دانا است .
توضيحات :
« سَمِيعٌ » : شنوا است و گفتار هركسي را ميشنود . « عَلِيمٌ » : دانا است و
از كردار و پندار هر كسي آگاه است .
سوره بقرة آيه 245
متن آيه :
مَّن ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللّهَ قَرْضًا
حَسَنًا فَيُضَاعِفَهُ لَهُ أَضْعَافًا كَثِيرَةً وَاللّهُ يَقْبِضُ وَيَبْسُطُ
وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ
ترجمه :
كيست كه به خدا قرض نيكوئي دهد تا آن را براي او چندين برابر كند ؟ و خداوند (
روزيِ بندگان را ) محدود و گسترده ميسازد و به سوي او بازگردانده ميشويد .
توضيحات :
« مَن ذَا الَّذِي » : چه كسي است كه ؟ ( مَنْ ) : مبتدا ، ( ذَا ) : خبر ، (
الَّذِي ) : صفت . « قَرْضاً » : مفعول مطلق و به معني ( إقراض ) است ، يا
مفعولٌبه و به معني ( مقروض ) است . « قَرْضاً حَسَناً » : وام نيكو . و آن
وقتي است كه از مال حلال و با طيبه خاطر باشد . « فَيُضَاعِفَهُ » : تا چندين
برابرش گرداند . « أَضْعَافاً » : جمع ( ضِعْف ) چندين برابر . مفعولٌبه دوم
فعل ( يُضَاعِفَ ) يا حال ضمير ( ه ) در ( يُضَاعِفَهُ ) است . « يَقْبِضُ » :
باز ميگيرد . كم ميكند . « يَبْسُطُ » : گسترش ميدهد . فراوان ميگرداند .
سوره بقرة آيه 246
متن آيه :
أَلَمْ تَرَ إِلَى الْمَلإِ مِن بَنِي
إِسْرَائِيلَ مِن بَعْدِ مُوسَى إِذْ قَالُواْ لِنَبِيٍّ لَّهُمُ ابْعَثْ لَنَا
مَلِكًا نُّقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللّهِ قَالَ هَلْ عَسَيْتُمْ إِن كُتِبَ
عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ أَلاَّ تُقَاتِلُواْ قَالُواْ وَمَا لَنَا أَلاَّ
نُقَاتِلَ فِي سَبِيلِ اللّهِ وَقَدْ أُخْرِجْنَا مِن دِيَارِنَا
وَأَبْنَآئِنَا فَلَمَّا كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقِتَالُ تَوَلَّوْاْ إِلاَّ
قَلِيلاً مِّنْهُمْ وَاللّهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمِينَ
ترجمه :
آيا آگاهي از ( داستان شگفت ) جماعتي از بنياسرائيل كه بعد از موسي ميزيستند
و در آن وقت به پيغمبر خود گفتند : شاهي براي ما انتخاب كن تا ( تحت فرماندهي
او ) در راه خدا جنگ كنيم . ( پيغمبرشان براي اطمينان از تصميمشان بديشان ) گفت
: شايد اگر دستور پيكار به شما داده شود ( سرپيچي كنيد و در راه خدا جهاد و )
پيكار نكنيد . گفتند : چگونه ممكن است در راه خدا پيكار نكنيم ، در حالي كه از
خانه و فرزندانمان رانده شدهايم ؟ امّا هنگامي كه دستور پيكار به آنان داده
شد ، همه جز عده كمي از ايشان سرپيچي كردند ( و به خود و پيغمبرشان و دينشان
ستم نمودند ) و خداوند از ستمكاران آگاه است .
توضيحات :
« مَلاَ » : بزرگان قوم . « نَبِيٍّ » : پيغمبري . منظور سَموئيل است . «
نُقَاتِلْ » : تا بجنگيم . مجزوم است چون جواب فعل امر ( إِبْعَثْ ) است . «
عَسَيْتُمْ » : شايد شما . از افعال ناقصه است و اسم آن ضمير ( تُمْ ) و خبر آن
جمله ( أَلاّ تُقَاتِلُوا ) است . « مَا لَنَا » : چه ميشود ما را ؟ چرا ما ؟
( مَا ) : مبتدا ، ( لَنَا ) خبر است . « دِيَار » : جمع دار ، خانه و كاشانه .
شهر و ميهن . « كُتِبَ » : واجب گرديد . « تَوَلَّوْا » : سرپيچي كردند . پشت
نمودند و خلف وعده كردند .
سوره بقرة آيه 247
متن آيه :
وَقَالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ اللّهَ قَدْ
بَعَثَ لَكُمْ طَالُوتَ مَلِكًا قَالُوَاْ أَنَّى يَكُونُ لَهُ الْمُلْكُ
عَلَيْنَا وَنَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْكِ مِنْهُ وَلَمْ يُؤْتَ سَعَةً مِّنَ
الْمَالِ قَالَ إِنَّ اللّهَ اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِي
الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ وَاللّهُ يُؤْتِي مُلْكَهُ مَن يَشَاء وَاللّهُ وَاسِعٌ
عَلِيمٌ
ترجمه :
و پيغمبرشان به آنان گفت : خداوند طالوت را براي زمامداري شما روانه كرده است
. بزرگان قوم گفتند : چگونه او بر ما حكومت داشته باشد با اين كه ما از او براي
زمامداري سزاوارتريم و او كه مال و دارائي زيادي ندارد ؟ گفت : خدا او را بر
شما برگزيده است و دانش و ( قدرت ) جسم او را وسعت بخشيده است و خداوند ملك خود
را به هركس كه بخواهد ميبخشد . و ( احسان و تصرّف و قدرت ) خداوند فراخ ، و
آگاه ( از لياقت افراد براي منصبها ) است .
توضيحات :
« أنَّيا » : چگونه ؟ از كجا ؟ « لَمْ يُؤْتَ » : داده نشده است . « سَعَةً »
: فزوني . فراواني . « إصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ » : او را بر شما برگزيده است . «
بَسْطَةً » : گسترش . فراخي . « وَاسِعٌ » : به معني ( ذُوسَعَةٍ ) يعني : دارا
است ، يا به معني ( مُوسِع ) يعني : توسعهدهنده و بخشايشگر است .
سوره بقرة آيه 248
متن آيه :
وَقَالَ لَهُمْ نِبِيُّهُمْ إِنَّ آيَةَ مُلْكِهِ
أَن يَأْتِيَكُمُ التَّابُوتُ فِيهِ سَكِينَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَبَقِيَّةٌ
مِّمَّا تَرَكَ آلُ مُوسَى وَآلُ هَارُونَ تَحْمِلُهُ الْمَلآئِكَةُ إِنَّ فِي
ذَلِكَ لآيَةً لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ
ترجمه :
و پيغمبرشان به آنان گفت : نشانه حكومت او اين است كه صندوق ( عهد ) به سوي
شما خواهد آمد ( همان صندوق عهدي كه دلگرمي و ) آرامشي از سوي پروردگارتان و
يادگارهاي خاندان موسي و هارون در آن است ، و فرشتگان آن را حمل ميكنند . در
اين كار بيگمان نشانهاي براي شما است ( و چنين رهنمودي شما را بر آن ميدارد
كه ) اگر مؤمن هستيد ( بدو بگرويد و به دنبال حق روان شويد ) .
توضيحات :
« ءَايَةَ » : نشانه . « مُلْك » : سلطنت . حكومت . « تَابُوتُ » : صندوق
عهد . صندوق تورات . صندوقي بوده است كه تورات در آن گذاشته شده بود . عَمالِقه
آن را از بنياسرائيل گرفته بودند ، ولي بعدها مجدّدا به دستشان افتاد . گويا
در آن ، الواح شكسته ، عصا و جامه موسي ، و عمامه هارون ، و چيزهاي ديگري بوده
است . « سَكِينَةٌ » : آرامش . گويا هنگام جنگ ، موسي چنين صندوقي را در جلو
لشكريان حركت ميداد و بدين وسيله بنياسرائيل تقويت قلب پيدا ميكردند و از
ميدان رزم نميگريختند . « تَحْمِلُهُ الْمَلآئِكَةُ » : فرشتگان آن را برميدارند
. فرشتگان آن را نگهداري ميكنند . كار پسنديده خارِقالعادهاي كه با دست و
تصرّف انسانها انجام نگيرد ، عادةً به فرشتگان نسبت داده ميشود ، همان گونه كه
در اينجا مذكور است .
سوره بقرة آيه 249
متن آيه :
فَلَمَّا فَصَلَ طَالُوتُ بِالْجُنُودِ قَالَ
إِنَّ اللّهَ مُبْتَلِيكُم بِنَهَرٍ فَمَن شَرِبَ مِنْهُ فَلَيْسَ مِنِّي وَمَن
لَّمْ يَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّي إِلاَّ مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَةً بِيَدِهِ
فَشَرِبُواْ مِنْهُ إِلاَّ قَلِيلاً مِّنْهُمْ فَلَمَّا جَاوَزَهُ هُوَ
وَالَّذِينَ آمَنُواْ مَعَهُ قَالُواْ لاَ طَاقَةَ لَنَا الْيَوْمَ بِجَالُوتَ
وَجُنودِهِ قَالَ الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُم مُّلاَقُو اللّهِ كَم مِّن
فِئَةٍ قَلِيلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثِيرَةً بِإِذْنِ اللّهِ وَاللّهُ مَعَ
الصَّابِرِينَ
ترجمه :
و هنگامي كه طالوت ( به فرماندهي لشكر بنياسرائيل منصوب شد ) و سپاهيان را با
خود بيرون برد ، بديشان گفت : خداوند شما را به وسيله رودخانهاي آزمايش ميكند
. آنان كه از آن بنوشند از ( پيروان ) من نيستند ، و آنان كه جز مشتي از آن
ننوشند از ( ياران ) من هستند . همگي جز عدّه كمي از آن نوشيدند . پس وقتي كه
او و افرادي كه ايمان آورده بودند ( و از بوته آزمايش سالم به در آمده بودند )
از آن رودخانه گذشتند ( از كمي افراد خود ناراحت شدند و عدّهاي ) گفتند :
امروز ما توانائي مقابله با جالوت و سپاهيان او را نداريم . امّا آنان كه يقين
داشتند كه با خداي خويش ملاقات خواهند كرد ( و در روز رستاخيز پاداش خود را
دريافت خواهند نمود ) گفتند : چه بسيارند گروههاي اندكي كه به فرمان خدا (
توفيق نصيبشان شده است و ) بر گروههاي فراواني چيره شدهاند . و خداوند با
بردباران ( و در صف استقامتكنندگان ) است .
توضيحات :
« فَصَلَ » : از محلّ اقامت دور كرد . حركت داد . « نَهَرٍ » : رودخانه . «
لَمْ يَطْعَمْهُ » : آن را نچشيد و ننوشيد . « غُرْفَةً » : مشتي . « جَاوَزَهُ
» : از آن عبور كرد . « جَالُوتَ » : اسم مشهورترين پهلوانان دشمن بود . «
فِئَةٍ » : گروه .
سوره بقرة آيه 250
متن آيه :
وَلَمَّا
بَرَزُواْ لِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالُواْ رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَيْنَا
صَبْرًا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ
ترجمه :
و هنگامي كه در برابر جالوت و سپاهيان او قرار گرفتند ( و لشكريان فراوان و
ساز و برگ مجهّز جنگي ايشان را ديدند ، به آفريدگار خويش پناه بردند و ) گفتند
: پروردگارا ! ( بر دلهايمان آب ) صبر و شكيبائي بريز و گامهايمان را ثابت و
استوار بدار و ما را بر جمعيّت كافران پيروز گردان .
توضيحات :
« بَرَزُوا » : بيرون رفتند و براي مبارزه آماده شدند . « أَفْرِغْ » : بريز .
« اَقْدَام » : جمع قَدَم ، گامها .
سوره بقرة آيه 251
متن آيه :
فَهَزَمُوهُم بِإِذْنِ اللّهِ وَقَتَلَ دَاوُدُ
جَالُوتَ وَآتَاهُ اللّهُ الْمُلْكَ وَالْحِكْمَةَ وَعَلَّمَهُ مِمَّا يَشَاء
وَلَوْلاَ دَفْعُ اللّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَّفَسَدَتِ الأَرْضُ
وَلَـكِنَّ اللّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْعَالَمِينَ
ترجمه :
سپس به فرمان خدا ايشان را ( مغلوب كردند و ) فراري دادند ، و داود ( يكي از
لشكريان طالوت ، ) جالوت را كشت ، و خداوند حكومت و حكمت بدو بخشيد و از آنچه
ميخواست بدو ياد داد ، و اگر خداوند برخي از مردم را به وسيله برخي ديگر دفع
نكند ، فساد زمين را فرا ميگيرد ، ولي خداوند نسبت به جهانيان لطف و احسان
دارد .
توضيحات :
« هَزَمُوهُمْ » : ايشان را شكستند و فراري دادند . « ءَاتَاهُ » : بدو داد .
« حِكْمَة » : مراد نبوّت است كه انزال تورات بيانگر آن است ( نگا : نساء / 163
) .
سوره بقرة آيه 252
متن آيه :
آيَاتُ اللّهِ نَتْلُوهَا عَلَيْكَ بِالْحَقِّ
وَإِنَّكَ لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ
ترجمه :
اينها آيات خدا است كه آنها را به حق بر تو ميخوانيم و تو از زمره فرستادگان
( خداوند ) هستي .
توضيحات :
« بِالْحَقِّ » : به گونه راستين ، به گونهاي كه براي اهل كتاب شكّي در آن
باقي نماند . ( بِالْحَقِّ ) حال فاعل ( نَحْنُ ) يا مفعول ( هَا ) در فعل (
نَتْلُوهَا ) است ، يعني : مُتَلَبِّسِينَ بِالْحَقِّ وَ الْصَّوَابِ ، أَوْ
مُتَلَبِّسَةً بِالْيَقِينِ .
سوره بقرة آيه 261
متن آيه :
مَّثَلُ الَّذِينَ يُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِي
سَبِيلِ اللّهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ فِي كُلِّ
سُنبُلَةٍ مِّئَةُ حَبَّةٍ وَاللّهُ يُضَاعِفُ لِمَن يَشَاء وَاللّهُ وَاسِعٌ
عَلِيمٌ
ترجمه :
مثل كساني كه دارائي خود را در راه خدا صرف ميكنند ، همانند دانهاي است كه
هفت خوشه برآرد و در هر خوشه صد دانه باشد ، و خداوند براي هر كه بخواهد آن را
چندين برابر ميگرداند ، و خدا ( قدرت و نعمتش ) فراخ ( و از همه چيز ) آگاه
است .
توضيحات :
« سَنَابِلَ » : جمع سُنبُلة ، خوشهها . « يُضَاعِفُ » : چندين برابر ميگرداند
. « وَاسِعٌ » : داراي انعام و رحمت فراگير .
سوره بقرة آيه 262
متن آيه :
الَّذِينَ يُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِي سَبِيلِ
اللّهِ ثُمَّ لاَ يُتْبِعُونَ مَا أَنفَقُواُ مَنًّا وَلاَ أَذًى لَّهُمْ
أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَلاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاَ هُمْ يَحْزَنُونَ
ترجمه :
كساني كه دارائي خود را در راه خدا صرف ميكنند و به دنبال آن منّتي نميگذارند
و آزاري نميرسانند ، پاداششان نزد پروردگارشان است ( و اندازه اجرشان را كسي
جز خدا نميداند ) ، و نه ترسي بر آنان خواهد بود و نه اندوهگين خواهند شد .
توضيحات :
« لا يُتْبِعُونَ » : به دنبال نميآورند . ملحق نميسازند . « مَنّاً » :
منّت . « أَذيً » : اذيّت و آزار .
سوره بقرة آيه 273
متن آيه :
لِلْفُقَرَاء الَّذِينَ أُحصِرُواْ فِي سَبِيلِ
اللّهِ لاَ يَسْتَطِيعُونَ ضَرْبًا فِي الأَرْضِ يَحْسَبُهُمُ الْجَاهِلُ
أَغْنِيَاء مِنَ التَّعَفُّفِ تَعْرِفُهُم بِسِيمَاهُمْ لاَ يَسْأَلُونَ
النَّاسَ إِلْحَافًا وَمَا تُنفِقُواْ مِنْ خَيْرٍ فَإِنَّ اللّهَ بِهِ عَلِيمٌ
ترجمه :
( چنين بذل و بخششي مخصوصاً بايد ) براي نيازمنداني باشد كه در راه خدا
درماندهاند و به تنگنا افتادهاند و نميتوانند در زمين به مسافرت پردازند ( و
از راه تجارت و كسب و كار براي خود هزينه زندگي فراهم سازند و ) به خاطر
آبرومندي و خويشتنداري ، شخص نادان ميپندارد كه اينان دارا و بينيازند ، امّا
ايشان را از روي رخساره و سيمايشان ميشناسي ، ( چه از لحن گفتار و طرز رفتار
پيدا و نمودارند و ) با الحاح و اصرار ( چيزي ) از مردم نميخواهند . و هر چيز
نيك و بايستهاي را كه ببخشيد ، بيگمان خدا از آن آگاه است .
توضيحات :
« لِلْفُقَرَآءِ » : به مستمندان . جار و مجرور متعلّق است به ( وَ مَا
تُنفِقُوا ) در آيه قبلي ، يا به فعل محذوفي همچون ( إِعْمَدُوا ؛ إِجْعَلُوا .
) يعني : إِعْمَدُوا لِلْفُقَرَآءِ ؛ إِجْعَلُوا مَا تُنفِقُونَ لِلْفُقَرَآءِ
؛ صَدَقَاتُكُمْ لِلْفُقَرَآءِ . « أُحْصِرُوا » : بازداشته شدهاند . جلو آنان
گرفته شده است . همه اوقاتشان وقف جهاد يا كسب علم شده است . « ضَرْب » : راه
رفتن . مسافرت كردن . مراد جستجو و تكاپوي در كار تجارت و كسب و تلاشِ در پي
معاش است . « تَعَفُّف » : قناعت . شرم و حيا . « سِيمَا » : رخساره . ديدار .
« إِلْحَافاً » : الحاح . اصرار . مفعول مطلق است ؛ زيرا الحاف خود نوعي از
سؤال يعني درخواست است ؛ و يا اين كه به معني مُلْحِفينَ و حال بشمار است . «
لا يَسْأَلُونَ الْنَّاسَ إِلْحَافاً » : پافشارانه چيزي از مردم نميخواهند .
از مردم اصلاً چيزي نميخواهند . « خَيْر » : مراد مال و دارائي است .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر